نخل کلبی خان: تفاوت میان نسخهها
(ایجاد صفحه 'نخل کلبی خان' از طریق مولد دزفول ویکی - با آپلود عکس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
}} | }} | ||
'''نخل کلبی خان ('''naxl-e kálbi xān''')''' | '''نخل کلبی خان ('''naxl-e kálbi xān''')''' یکی از آثار ملی ثبت شده ایران در دزفول است که قدمت آن مربوط به قاجاریه می باشد و در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۸۱ به شماره ثبت ۷۸۷۵ در مجموعه آثار تاریخی ایران ثبت شده است. نشانی این اثر ملی ثبت شده محله [[میدره|میاندره]]، کوچه مینا، جنب کوچه مرجان می باشد. | ||
==مشخصات== | ==مشخصات== | ||
ساختن اسکلت و چوببست آن به این ترتیب بود که دو صفحه به شکل ایوان طلا با طاق بیضی و زیبا که ارتفاع هر یک پنجمتر و پهنای آن چهارمتر باشد و ارتفاع با نوک طاق مجموعاً به هفت متر برسد را به فاصله چهارمتر برابر هم میگذاشتند و با چوب و میخ به هم متصل میکردند. بعد آن دو صفحه مستطیل که بالای آنها هلال طاق کسرایی بود را با چوب مرغوب و گل و بوته با حاشیه دندانهدار به شکل برگ ساخته و با طلای اکلیل زینت داده و به دیوارههای اسکلت چوبی در دو طرف با پیچ و مهره میچسباندند آنگاه همه این دو صفحه را با اکلیل طلا و نقره و آینه آرایش میدادند و چوببست اتصالی آنها را با پارچههای غالباً سبز میپوشاندند و بر نوک طاقنماها، منجوقهای طلایی و همچنین وسط و مرکز بالای آن منجوقها و پرچمها میافراشتند | ساختن اسکلت و چوببست آن به این ترتیب بود که دو صفحه به شکل ایوان طلا با طاق بیضی و زیبا که ارتفاع هر یک پنجمتر و پهنای آن چهارمتر باشد و ارتفاع با نوک طاق مجموعاً به هفت متر برسد را به فاصله چهارمتر برابر هم میگذاشتند و با چوب و میخ به هم متصل میکردند. بعد آن دو صفحه مستطیل که بالای آنها هلال طاق کسرایی بود را با چوب مرغوب و گل و بوته با حاشیه دندانهدار به شکل برگ ساخته و با طلای اکلیل زینت داده و به دیوارههای اسکلت چوبی در دو طرف با پیچ و مهره میچسباندند آنگاه همه این دو صفحه را با اکلیل طلا و نقره و آینه آرایش میدادند و چوببست اتصالی آنها را با پارچههای غالباً سبز میپوشاندند و بر نوک طاقنماها، منجوقهای طلایی و همچنین وسط و مرکز بالای آن منجوقها و پرچمها میافراشتند. این هیکل ستبر و عظیم و زیبا را که صدها کیلو وزن داشت به روی چوببست و چهارپایهای به ارتفاع یکمتر سوار میکردند که برای حرکت آماده بود. چهارتیر به طول ده متر و قطر بیست و پنج سانتیمتر از چوبهای محکم موازی هم با طناب در زیر آن میبستند و حدود چهارصد مرد نیرومند که شلوارهای کوتاه و ضخیم به پا داشتند و کمربند یا شال روی آن بسته و غالباً لخت و بدون پیراهن بودند، هر یک با بالشی کوچک بر روی دوش چپ یا راست (مناسب با طرفی که بودند) شانهها را به زیر تیرهای نخل میدادند و علیرغم کم بودن جا، به کمک همدیگر و نوبتی، یکباره نخل را از روی چهارپایه بلند میکردند و برای بردن به مصلّی و محلی که خارج شهر بود، از داخل کوچهها ـ که گاهی پهنای آن کمی بیش از پهنای نخل بود ـ حرکت میدادند. | ||
ده یا دوازده نفر در فواصل زمان گرداندن نخل، بر روی چهارچوب وسط آن خود را نگه میداشتند؛ بعضی مناجات میخواندند و بعضی حاملین را تشویق میکردند و بعضی با چوبهای در دست، آماده بودند که اگر نخل کج میشد به دیوارهای اطراف فشار میآوردند تا تعادلش برقرار گردد. معمولاً یکی از بزرگان محل با آنکه پیر بود خود را بالای چوببست محل نگه میداشت؛ که در این اواخر مرحوم حاج محمدباقر قلمبُر این وظیفه را به عهده داشت. خانِ محل با ترکهای در دست، سرپا جلو نخل، روی چوببست میایستاد و تکیه میداد و برای اظهار قدرت خود و اینکه اگر او نباشد نخل به منزل نمیرسد، با ترکه بر سر و روی حاملان نخل میزد و آنها را تهییج میکرد. | ده یا دوازده نفر در فواصل زمان گرداندن نخل، بر روی چهارچوب وسط آن خود را نگه میداشتند؛ بعضی مناجات میخواندند و بعضی حاملین را تشویق میکردند و بعضی با چوبهای در دست، آماده بودند که اگر نخل کج میشد به دیوارهای اطراف فشار میآوردند تا تعادلش برقرار گردد. معمولاً یکی از بزرگان محل با آنکه پیر بود خود را بالای چوببست محل نگه میداشت؛ که در این اواخر مرحوم حاج محمدباقر قلمبُر این وظیفه را به عهده داشت. خانِ محل با ترکهای در دست، سرپا جلو نخل، روی چوببست میایستاد و تکیه میداد و برای اظهار قدرت خود و اینکه اگر او نباشد نخل به منزل نمیرسد، با ترکه بر سر و روی حاملان نخل میزد و آنها را تهییج میکرد. | ||
جلوی نخل، دستههای سینهزن در حرکت بودند و جلوی ایشان دهلها و کرناها و چنگها، که آهنگ شعارها گوشها را کر میکرد. شمشیربازان هم جلو دستهها و بعد از گروه نوازندگان، شمشیربازی میکردند. از همه مهمتر آنکه اگر عَلَم عباس در جلو نخل کلبیخان حرکت نمیکرد، هرگز نخل از جا نمیجنبید. بین عوام مشهور بود که یکبار در اثر اختلافات محلی، عَلَم را بیرون نیاورده بودند، هرکاری کردند نخل هم از جا بلند نشد تا اینکه یک آدم زرنگ به خانة عَلَم رفت و منجوق را بیرون آورد و زیر عبا پنهان کرد تا برابر نخل رسید، بی آنکه کسی متوجه شود، عبای خود را اندکی عقب زد تا نخل منجوق عَلَم عباس را دید از جای خود جنبید! اجرای این مراسم به قدری مهیج بود که مردمِ معتقد، سر از پا نمیشناختند. اولاً ادامه آن مراسم منع شرعی ندارد و ثانیاً اگر اجرای مجدد آن مصلحت نیست، خوب است برای یکبار فیلمی از آن تهیه شود تا همگان آن را ببینند، زیرا بر این باورم که در تمامی ایران هرگز مراسمی با این شکوه و جلال و هیبت وجود نداشته است». | جلوی نخل، دستههای سینهزن در حرکت بودند و جلوی ایشان دهلها و کرناها و چنگها، که آهنگ شعارها گوشها را کر میکرد. شمشیربازان هم جلو دستهها و بعد از گروه نوازندگان، شمشیربازی میکردند. از همه مهمتر آنکه اگر عَلَم عباس در جلو نخل کلبیخان حرکت نمیکرد، هرگز نخل از جا نمیجنبید. بین عوام مشهور بود که یکبار در اثر اختلافات محلی، عَلَم را بیرون نیاورده بودند، هرکاری کردند نخل هم از جا بلند نشد تا اینکه یک آدم زرنگ به خانة عَلَم رفت و منجوق را بیرون آورد و زیر عبا پنهان کرد تا برابر نخل رسید، بی آنکه کسی متوجه شود، عبای خود را اندکی عقب زد تا نخل منجوق [[علم عباس|عَلَم عباس]] را دید از جای خود جنبید! اجرای این مراسم به قدری مهیج بود که مردمِ معتقد، سر از پا نمیشناختند. اولاً ادامه آن مراسم منع شرعی ندارد و ثانیاً اگر اجرای مجدد آن مصلحت نیست، خوب است برای یکبار فیلمی از آن تهیه شود تا همگان آن را ببینند، زیرا بر این باورم که در تمامی ایران هرگز مراسمی با این شکوه و جلال و هیبت وجود نداشته است». | ||
==اتاق نخل کلبی خان== | ==اتاق نخل کلبی خان== | ||
نخل و نخل گردانی یکی از مراسم آئینی و بجا مانده از دوران صفویه در ایران بوده که در دزفول نیز یکی از این نخلها بنام نخل کلبی خان وجود دارد که اگر چه بعلت قرار گرفتن در کوچه های باریک و مشکلاتی همانند سیم های برق که تقریبا گریبان گیر همه شهرهای تاریخی و بناهای فرهنگی و تاریخی شده اند، در حال حاضر در مراسمات محرم در دزفول نخل گردانی نمی شود اما می توان در شبهای محرم در محل نگهداری این نخل حضور یافت و لیوانی چای یا شیر داغ نوشید. | نخل و نخل گردانی یکی از مراسم آئینی و بجا مانده از دوران صفویه در ایران بوده که در دزفول نیز یکی از این نخلها بنام نخل کلبی خان وجود دارد که اگر چه بعلت قرار گرفتن در کوچه های باریک و مشکلاتی همانند سیم های برق که تقریبا گریبان گیر همه شهرهای تاریخی و بناهای فرهنگی و تاریخی شده اند، در حال حاضر در مراسمات محرم در دزفول نخل گردانی نمی شود اما می توان در شبهای محرم در محل نگهداری این نخل حضور یافت و لیوانی چای یا شیر داغ نوشید. | ||
نخل کلبی خان تقریباً باقیمانده آخرین نسل نخل های دزفول بوده که در ایام محرم بعنوان یکی از نمادهای عزاداری مردم دزفول از محل خود برداشته شده و با عزت و احترام و طی مراسم خاصی بر روی دستان مردمان به نشانه تابوت امام حسین (ع) به محل بقعه [[رودبند]] که به نوعی محل تمرکز عزاداری های دزفول بوده منتقل می شده است. | |||
نخل کلبی خان تقریباً باقیمانده آخرین نسل نخل های دزفول بوده که در ایام محرم بعنوان یکی از نمادهای عزاداری مردم دزفول از محل خود برداشته شده و با عزت و احترام و طی مراسم خاصی بر روی دستان مردمان به نشانه تابوت امام حسین (ع) به محل بقعه رودبند که به نوعی محل تمرکز عزاداری های دزفول بوده منتقل می شده است. | |||
کلبی خان یا به روایتی کربلایی علی خان، مرد متمولی است اصالتاً شوشتری که به دزفول مهاجرت می کند و برابر روایاتی که در بین مردم هست بعلت مشکلی که داشته شبی بزرگی را در خواب می بیند که به وی دستور خرید زمینی و تهیه نخلی برای عزاداری امام حسین(ع) داده می شود تا حاجتش برآورده شود و این مرد مخلص نیز پس از برآورده شدن حاجتش به دستورات داده شده در خواب عمل می کند و از سیصد سال پیش تا کنون نخل در دزفول حضور دارد و تا حدود ۴۰ سال پیش نیز در مراسمات محرم این نخل جابجا می شده است. اما بعداً به دلایلی از جمله فرسوده شدن چوب های نخل، در اتاقک و محوطه ای قرار داده شده و هر سال در ده روز اول محرم مراسم روضه خوانی در آنجا برگزار می شود. | کلبی خان یا به روایتی کربلایی علی خان، مرد متمولی است اصالتاً شوشتری که به دزفول مهاجرت می کند و برابر روایاتی که در بین مردم هست بعلت مشکلی که داشته شبی بزرگی را در خواب می بیند که به وی دستور خرید زمینی و تهیه نخلی برای عزاداری امام حسین(ع) داده می شود تا حاجتش برآورده شود و این مرد مخلص نیز پس از برآورده شدن حاجتش به دستورات داده شده در خواب عمل می کند و از سیصد سال پیش تا کنون نخل در دزفول حضور دارد و تا حدود ۴۰ سال پیش نیز در مراسمات محرم این نخل جابجا می شده است. اما بعداً به دلایلی از جمله فرسوده شدن چوب های نخل، در اتاقک و محوطه ای قرار داده شده و هر سال در ده روز اول محرم مراسم روضه خوانی در آنجا برگزار می شود. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
این نخل در یكی از محله های [[صحرابدر مغربی]] درامتداد محله معروف [[باقلیون]] دزفول، از قدیم الایام، در زیر یك طاق بلند و برفراشته، نگهداری می شود. چنانچه شایع است برای یكی از خوانین طهماسبی دزفول كه صاحب اولاد نمی شده است به هر دری می زند و به هركس التجاء می كند فایده ی نمی بیند در همسایگی او سیدی است اهل نجف كه از هندوستان به ایران و به دزفول آمده وگویا نیای سادات محترم [[عالمشاه]] بوده است زندگی می كند خان طهماسبی برای اعطای اولاد به او متوسل می شود و از او التماس دعا می كند سید بعد از تمهیداتی به او می گوید به دلم برات شده است كه خداوند چیزی بهتر از اولاد به تو عطا می كند و اتفاقاً همان شب خان طهماسبی سیدی نورانی و بزرگوار را در خواب می بیند خان درد دل خود را برای او بازگو می كند سید به او دستور می دهد كه به قبرستان [[بوالعلا]] برود در آنجا نقش نخلی روی زمین رسم شده است از روی آن نقش نخلی بسازد. فردای آن شب پس از آنكه خان بیدار شد به قبرستان بوالعلا رفت و با تفحص بسیار آن نقش را پیدا كرد بعد نجار و دلور به آنجا برد و از روی آن نخلی ساختند و می گویند چون خان طهماسبی ارادت زیادی به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشت و همیشه خودش را سگ در خانه ی علی و اولادش معرفی می كرده و از این جهت به ((كلب علی)) معروف شده بود به این علت این نخل بنام نخل كلبعلی خان معروف گردیده است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی= https://chamadaneabi.ir/nakhl-kalbi-khan/|عنوان= نخل کلبی خان در دزفول| ناشر = محمدحسین درچین|تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> | |||
==اصطلاحات== | |||
این نخل چنان زیبا میشد که مردم راه رفتن زیبایان را به آن مَثَل میزدند و میگفتند: «مَری نَلخیه» گویی نخلی است. | |||
==پانویس== | |||
[[رده:مکان ها]] | [[رده:مکان ها]] | ||
[[رده:اصطلاحات]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۱
نخل کلبی خان (naxl-e kálbi xān) یکی از آثار ملی ثبت شده ایران در دزفول است که قدمت آن مربوط به قاجاریه می باشد و در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۸۱ به شماره ثبت ۷۸۷۵ در مجموعه آثار تاریخی ایران ثبت شده است. نشانی این اثر ملی ثبت شده محله میاندره، کوچه مینا، جنب کوچه مرجان می باشد.
| نخل کلبی خان | |
|---|---|
| نام | نخل کلبی خان |
| اطلاعات اثر | |
| نوع بنا | نخل و اتاق محل نگهداری آن |
| کاربری | مراسم آئینی محرم |
| دیرینگی | قاجار |
| اطلاعات ثبتی | |
| تاریخ ثبت ملی | ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ |
| اطلاعات بازدید | |
| امکان بازدید | دارد |
مشخصات
ساختن اسکلت و چوببست آن به این ترتیب بود که دو صفحه به شکل ایوان طلا با طاق بیضی و زیبا که ارتفاع هر یک پنجمتر و پهنای آن چهارمتر باشد و ارتفاع با نوک طاق مجموعاً به هفت متر برسد را به فاصله چهارمتر برابر هم میگذاشتند و با چوب و میخ به هم متصل میکردند. بعد آن دو صفحه مستطیل که بالای آنها هلال طاق کسرایی بود را با چوب مرغوب و گل و بوته با حاشیه دندانهدار به شکل برگ ساخته و با طلای اکلیل زینت داده و به دیوارههای اسکلت چوبی در دو طرف با پیچ و مهره میچسباندند آنگاه همه این دو صفحه را با اکلیل طلا و نقره و آینه آرایش میدادند و چوببست اتصالی آنها را با پارچههای غالباً سبز میپوشاندند و بر نوک طاقنماها، منجوقهای طلایی و همچنین وسط و مرکز بالای آن منجوقها و پرچمها میافراشتند. این هیکل ستبر و عظیم و زیبا را که صدها کیلو وزن داشت به روی چوببست و چهارپایهای به ارتفاع یکمتر سوار میکردند که برای حرکت آماده بود. چهارتیر به طول ده متر و قطر بیست و پنج سانتیمتر از چوبهای محکم موازی هم با طناب در زیر آن میبستند و حدود چهارصد مرد نیرومند که شلوارهای کوتاه و ضخیم به پا داشتند و کمربند یا شال روی آن بسته و غالباً لخت و بدون پیراهن بودند، هر یک با بالشی کوچک بر روی دوش چپ یا راست (مناسب با طرفی که بودند) شانهها را به زیر تیرهای نخل میدادند و علیرغم کم بودن جا، به کمک همدیگر و نوبتی، یکباره نخل را از روی چهارپایه بلند میکردند و برای بردن به مصلّی و محلی که خارج شهر بود، از داخل کوچهها ـ که گاهی پهنای آن کمی بیش از پهنای نخل بود ـ حرکت میدادند. ده یا دوازده نفر در فواصل زمان گرداندن نخل، بر روی چهارچوب وسط آن خود را نگه میداشتند؛ بعضی مناجات میخواندند و بعضی حاملین را تشویق میکردند و بعضی با چوبهای در دست، آماده بودند که اگر نخل کج میشد به دیوارهای اطراف فشار میآوردند تا تعادلش برقرار گردد. معمولاً یکی از بزرگان محل با آنکه پیر بود خود را بالای چوببست محل نگه میداشت؛ که در این اواخر مرحوم حاج محمدباقر قلمبُر این وظیفه را به عهده داشت. خانِ محل با ترکهای در دست، سرپا جلو نخل، روی چوببست میایستاد و تکیه میداد و برای اظهار قدرت خود و اینکه اگر او نباشد نخل به منزل نمیرسد، با ترکه بر سر و روی حاملان نخل میزد و آنها را تهییج میکرد. جلوی نخل، دستههای سینهزن در حرکت بودند و جلوی ایشان دهلها و کرناها و چنگها، که آهنگ شعارها گوشها را کر میکرد. شمشیربازان هم جلو دستهها و بعد از گروه نوازندگان، شمشیربازی میکردند. از همه مهمتر آنکه اگر عَلَم عباس در جلو نخل کلبیخان حرکت نمیکرد، هرگز نخل از جا نمیجنبید. بین عوام مشهور بود که یکبار در اثر اختلافات محلی، عَلَم را بیرون نیاورده بودند، هرکاری کردند نخل هم از جا بلند نشد تا اینکه یک آدم زرنگ به خانة عَلَم رفت و منجوق را بیرون آورد و زیر عبا پنهان کرد تا برابر نخل رسید، بی آنکه کسی متوجه شود، عبای خود را اندکی عقب زد تا نخل منجوق عَلَم عباس را دید از جای خود جنبید! اجرای این مراسم به قدری مهیج بود که مردمِ معتقد، سر از پا نمیشناختند. اولاً ادامه آن مراسم منع شرعی ندارد و ثانیاً اگر اجرای مجدد آن مصلحت نیست، خوب است برای یکبار فیلمی از آن تهیه شود تا همگان آن را ببینند، زیرا بر این باورم که در تمامی ایران هرگز مراسمی با این شکوه و جلال و هیبت وجود نداشته است».
اتاق نخل کلبی خان
نخل و نخل گردانی یکی از مراسم آئینی و بجا مانده از دوران صفویه در ایران بوده که در دزفول نیز یکی از این نخلها بنام نخل کلبی خان وجود دارد که اگر چه بعلت قرار گرفتن در کوچه های باریک و مشکلاتی همانند سیم های برق که تقریبا گریبان گیر همه شهرهای تاریخی و بناهای فرهنگی و تاریخی شده اند، در حال حاضر در مراسمات محرم در دزفول نخل گردانی نمی شود اما می توان در شبهای محرم در محل نگهداری این نخل حضور یافت و لیوانی چای یا شیر داغ نوشید. نخل کلبی خان تقریباً باقیمانده آخرین نسل نخل های دزفول بوده که در ایام محرم بعنوان یکی از نمادهای عزاداری مردم دزفول از محل خود برداشته شده و با عزت و احترام و طی مراسم خاصی بر روی دستان مردمان به نشانه تابوت امام حسین (ع) به محل بقعه رودبند که به نوعی محل تمرکز عزاداری های دزفول بوده منتقل می شده است. کلبی خان یا به روایتی کربلایی علی خان، مرد متمولی است اصالتاً شوشتری که به دزفول مهاجرت می کند و برابر روایاتی که در بین مردم هست بعلت مشکلی که داشته شبی بزرگی را در خواب می بیند که به وی دستور خرید زمینی و تهیه نخلی برای عزاداری امام حسین(ع) داده می شود تا حاجتش برآورده شود و این مرد مخلص نیز پس از برآورده شدن حاجتش به دستورات داده شده در خواب عمل می کند و از سیصد سال پیش تا کنون نخل در دزفول حضور دارد و تا حدود ۴۰ سال پیش نیز در مراسمات محرم این نخل جابجا می شده است. اما بعداً به دلایلی از جمله فرسوده شدن چوب های نخل، در اتاقک و محوطه ای قرار داده شده و هر سال در ده روز اول محرم مراسم روضه خوانی در آنجا برگزار می شود.
تاریخچه
این نخل در یكی از محله های صحرابدر مغربی درامتداد محله معروف باقلیون دزفول، از قدیم الایام، در زیر یك طاق بلند و برفراشته، نگهداری می شود. چنانچه شایع است برای یكی از خوانین طهماسبی دزفول كه صاحب اولاد نمی شده است به هر دری می زند و به هركس التجاء می كند فایده ی نمی بیند در همسایگی او سیدی است اهل نجف كه از هندوستان به ایران و به دزفول آمده وگویا نیای سادات محترم عالمشاه بوده است زندگی می كند خان طهماسبی برای اعطای اولاد به او متوسل می شود و از او التماس دعا می كند سید بعد از تمهیداتی به او می گوید به دلم برات شده است كه خداوند چیزی بهتر از اولاد به تو عطا می كند و اتفاقاً همان شب خان طهماسبی سیدی نورانی و بزرگوار را در خواب می بیند خان درد دل خود را برای او بازگو می كند سید به او دستور می دهد كه به قبرستان بوالعلا برود در آنجا نقش نخلی روی زمین رسم شده است از روی آن نقش نخلی بسازد. فردای آن شب پس از آنكه خان بیدار شد به قبرستان بوالعلا رفت و با تفحص بسیار آن نقش را پیدا كرد بعد نجار و دلور به آنجا برد و از روی آن نخلی ساختند و می گویند چون خان طهماسبی ارادت زیادی به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشت و همیشه خودش را سگ در خانه ی علی و اولادش معرفی می كرده و از این جهت به ((كلب علی)) معروف شده بود به این علت این نخل بنام نخل كلبعلی خان معروف گردیده است.[۱]
اصطلاحات
این نخل چنان زیبا میشد که مردم راه رفتن زیبایان را به آن مَثَل میزدند و میگفتند: «مَری نَلخیه» گویی نخلی است.
پانویس
- ↑ «نخل کلبی خان در دزفول». محمدحسین درچین.